جوان آنلاین: دختر فراری ساکن مشهد که عاشق رالی بود پس از آشنایی اینستاگرامی با سارق خودرو در تهران خود را به پایتخت رساند و با او همدست شد تا اینکه به دام پلیس افتاد.
اوایل بهمنماه سال گذشته، مأموران پلیس تهران در جریان سرقتهای سریالی خودروهای سواری در خیابانهای شمالی و غربی شهر قرار گرفتند. بررسیها نشان داد خودروی شاکیان شب و نیمهشب از سوی دختر و پسر جوانی رقم میخورد.
بازداشت با خودروی سرقتی
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل مأموران پلیس تهران به یک خودروی سمند مشکوک شدند که راننده آن دختر جوانی بود و در صندلی کناری او هم پسر جوانی نشسته بود. راننده به سرعت حرکت میکرد و مأموران پس از استعلام شماره پلاک خودرو دریافتند خودروی سمند سرقتی است و سارقان شب قبل خودرو را سرقت کردهاند. بدین ترتیب مأموران به خودروی سمند دستور ایست دادند، اما دختر جوان با دیدن مأموران با سرعت سرسامآوری شروع به رانندگی کرد تا اینکه در نزدیکی پارکی خودرو را متوقف کردند. پسر جوان به سرعت از خودرو پیاده شد و فرار کرد، اما مأموران راننده را بازداشت کردند.
عاشق رالی
متهم پس از انتقال به اداره پلیس ابتدا مدعی شد خودرو متعلق به پدرش است، اما وقتی با اسناد و مدارک روبهرو شد به سرقت خودرو با همدستی پسر مورد علاقهاش به نام شهروز اعتراف کرد.
متهم ۲۳ ساله گفت: «من از دوران کودکی علاقه زیادی به رانندگی داشتم و در دوران نوجوانی راننده حرفهای شدم. علاقه زیادی به مسابقات رالی داشتم و همیشه با دوستانم در خیابانها و بیرون از شهر مسابقه میدادم، اما پدرم مخالف بود. مدتی قبل در اینستاگرام با پسر جوانی آشنا شدم. او گفت نمایشگاه خودرو دارد و یکی از دوستانش مسابقات رالی در تهران برگزار میکند و از من خواست برای شرکت در مسابقات رالی از محل زندگیام در مشهد به تهران بیایم و من هم بدون اجازه خانوادهام از خانه فرار کردم و به تهران آمدم، اما خبر نداشتم او مرا فریب داده و چه نقشهای برایم طراحی کرده است.»
سرقتهای سریالی
متهم ادامه داد: «ابتدا در یک میهمانپذیری ساکن شدم. شهروز هر روز با یک خودرو به سراغم میآمد و با هم به داخل خیابان میرفتیم و دوردور میکردیم. او میگفت خودروها متعلق به مشتریانی است که برای فروش در نمایشگاه گذاشتهاند و از من میخواست با آن تمرین رالی کنم. خوشحال بودم از اینکه با پسر پولداری دوست شدهام و هر روز در انتظار برگزاری مسابقه رالی بودم، اما خبری از مسابقه نبود. مدتی بعد متوجه شدم شهروز سارق است و خودروها را از خیابان سرقت میکند. وقتی خواستم از او جدا شوم، تهدید کرد اگر با او همکاری نکنم مرا میکشد. تازه متوجه شده بودم که در دام چه مرد شیادی گرفتار شدهام، از طرفی راهی هم برای بازگشت به خانه نداشتم، به همین دلیل مجبور شدم با او همکاری کنم. هر شب دو نفری به سرقت میرفتیم و، چون رانندگی من خوب بود، من رانندگی میکردم و در یکی از محلههای جنوب شهر خودرو را تحویل او میدادم. روز حادثه هم او با دیدن مأموران پلیس فرار کرد، اما من به دام افتادم.»
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد چند ماه قبل اعضای خانواده دختر جوان در مشهد به اداره پلیس رفته و برای دخترشان اعلام مفقودی کردهاند. متهم به دستور قاضی اکبری، بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفت. مأموران در تلاشند همدست او را بازداشت کنند.